سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بسی دانشمند که نادانی اش او را کشته و دانشی که به همراه داشته، وی را سودی نبخشیده است . [امام علی علیه السلام]
امروز: چهارشنبه 103 آذر 28

شخصی از کنار مغازه بلور فروشی می گذشت، چشمش به لیوان هایی افتاد که روی میز به طور وارونه چیده شده بود. همانجا ایستاد، کمی نگاه کرد و یکی از آنها را به همان حالتی که بود برداشت و شروع به اعتراض به فروشنده کرد که آقا ! چرا در این لیوان بسته و ته آن باز است ؟! فروشنده خندید و گفت : اگر شما درست بنگرید و لیوان را به حالت درست بگیرید، هردو اشکال برطرف خواهد شد.

آری، بسیاری از اشکالات، بر اساس باورهاو تصورات غلط ما می باشد. ما خیال می کنیم که دنیا برای رفاه است، لذا می گوییم: چرا رفاه نیست؟ مثل کسی که در چلوکبابی نشسته و اعتراض می کندچرا اینجا دوش ندارد؟!او باید باور کند که آنجا حمام نیست. ما باید باور کنیم که دنیا خوابگاه ، عشرتکده و آخور نیست.

دنیا میدان رشد است و انسان باید در این میدان با سختی ها مبارزه کند تا خود به رشد و کمال برسد.

قرآن می فرماید:

( أخذناهم بالبأسا و الضرا لعلهم یضرعون) انعام/48

سختی و فشارها برای توجه دادن به انسان است.

آری ، تا چوب عود را نسوزانید ، بوی عطرش بلند نمی شود .

سختی ها وسیله غرور زدایی است.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در یکشنبه 86/10/9 و ساعت 2:45 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()

 

ازاصحاب امام باقر و امام صادق علیهماالسلام حکایت کنند: طاووس یمانى با بعضى از دوستان خود مشغول طواف کعبه الهى بود، ناگهان متوجّه شد که جلوتر از او نوجوانى خوش سیما نیز مشغول طواف کعبه الهى مى باشد، و چون در چهره نورانیش خوب دقیق شد، او را شناخت ، که آن نوجوان حضرت  باقرالعلوم علیه السلام است .
آن گاه طاووس یمانى به دوستان خود گفت : ما نزد این دانشمند برویم و از او سؤ الى کنیم ، شاید جواب آن را نداند
.
سپس طاووس یمانى به همراه دوستانش خدمت حضرت رسیدند و سلام کردند
.
بعد از آن طاووس گفت : اى ابوجعفر! آیا مى دانى چه زمانى یک سوّم جمعیّت روى زمین هلاک و کشته شد؟

امام محمّد باقر علیه السلام فرمود: اى ابو عبدالرّحمن ! یک سوّم نبود؛ بلکه یک چهارم جمعیّت هلاک و نابود گردید.
طاووس گفت : صحیح مى فرمائى ، حقّ با شما است ، اکنون بفرما که چگونه چنان شد؟

حضرت فرمود: این جریان ، آن زمانى اتّفاق افتاد که تنها جمعیّت روى زمین حضرت آدم ، حواء، قابیل و هابیل بودند؛ و قابیل برادر خود را کشت ، در حالى که هابیل در آن زمان یک چهارم جمعیّت را تشکیل مى داد.
طاووس گفت : کدام یک از هابیل و قابیل پدر تمام مردم بود؟

حضرت فرمود: هیچ کدام ؛ بلکه بعد از حضرت آدم علیه السلام ، شیث پدر آدمیان بود.
طاووس پرسید: چرا حضرت آدم علیه السلام را آدم نامیدند؟

فرمود: چون سرشت و خمیرمایه او را از خاک روى زمین برگرفتند.
پرسید: چرا همسر حضرت آدم را حوّاء گفته اند؟

فرمود: چون او از دنده آدم علیه السلام آفریده شد.
پرسید: چرا شیطان را ابلیس نامیده اند؟

فرمود: چون او از رحمت خداوند محروم و ناامید گشت .
پرسید: چرا جنّ را به این نام گفته اند؟

فرمود: چون که آنها مى توانند از دید انسانها مخفى و نامرئى گردند.
پرسید: اوّلین کسى که حیله بکار برد و دروغ گفت چه کسى بود؟

فرمود: شیطان بود، که به خداوند عزّ و جلّ گفت : من از آدم بهتر و برترم ؛ چون که مرا از آتش و او را از گِل آفریدى .
پرسید: آن گروهى که شهادت به حقّ دادند؛ ولى دروغ مى گفتند، چه کسانى بودند؟

فرمود: منافقین بودند، که در ظاهر شهادت به رسالت و نبوّت رسول خدا صلى الله علیه و آله دادند؛ ولى در باطن دروغ مى گفتند، چون عقیده و ایمان به خداوند نداشتند.
پرسید: آن رسولى را که خداوند براى هدایت انسان فرستاد؛ ولى خودش از جنّ و انسان نبود، که بود؟

فرمود: کلاغى بود، که براى تعلیم قابیل آمد تا او را هدایت کند که چگونه جسد برادرش هابیل را دفن نماید.
پرسید: آن که قوم و تبار خود را راهنمائى و انذار کرد، و از زمره جنّ و إ نس نبود، که بود؟

فرمود: مورچه اى بود که در مقابل لشکر عظیم حضرت سلیمان علیه السلام ، به هم نوعان خود گفت : درون لانه هایتان بروید تا توسّط لشکر سلیمان لگدمال نگردید.
طاووس یمانى گفت : آن چه حیوانى بود، که به دروغ مورد تهمت قرار گرفت ؟

فرمود: گرگ بود، که برادران حضرت یوسف علیه السلام آن را متّهم به قتل برادر خویش کردند.
طاووس در آخرین سؤ ال خود از امام امام محمّد باقر صلى الله علیه و آله ، پرسید: آن چیست که کم و زیاد مى گردد؛ و آن دیگرى چیست که زیاد مى شود ولى کم نمى گردد؛ و آن چست که کم مى شود ولى زیاد نمى گردد؟

حضرت باقرالعلوم علیه السلام همچنین در او جواب فرمود: آن که کم و زیاد مى شود، ماه است ؛ و آن که زیاد مى شود ولى کم نمى گردد، آب دریا است ؛ و آن که کم مى شود ولى زیاد نمى گردد، عمر انسان است .

شهادت آن امام همام را تعزیت عرض می نمایم


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در سه شنبه 86/9/27 و ساعت 8:22 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()

بهترین دوست، خداست، او آن قدر خوب است که


اگر یک گل به او تقدیم کنید


دسته گلی تقدیمتان می کند


و خوب تر از آن است که


اگر دسته گلی به آب دادیم، دسته گل هایش را پس بگیرد.


* اگر پیام خدا رو خوب دریافت نکردید، به «فرستنده ها» دست نزنید، «گیرنده ها» را تنظیم کنید.


خدا بی گناه است در پروند? نگاهتان تجدید نظر کنید.


* خداوند، گوش ها و چشم ها را در سر قرار داده است تا تنها سخنان و صحنه های بالا و والا را جست و جو کنیم.


* خود را ارزان نفروشیم، در فروشگاه بزرگ هستی


روی قلب انسان نوشته اند: قیمت=خدا!


* این همه خود را تحقیر نکنید،


خداوند پس از ساختن شما به خود تبریک گفت.


* وقتی احساس غربت می کنید


یادتان باشد که خدا همین نزدیکی است.


* یادمان باشد که خدا هیچ وقت ما را از یاد نبرده است.


* کسی که با خدا حرف نمی زند، صحبت کردن نمی داند.


* آنکه خدا را باور نکرده است، خود را انکار کرده است.


* کسی که با خدا قهر است، هرگز با خودش آشنی نمی کند.


* خدا بی گناه است در پروند? نگاهتان تجدید نظر کنید.


ما خلیف? خداییم، مثل خدا باشیم،


قابل دسترس در همه جا و همه گاه.


* آنکه خدا را زندگیش سانسور کند


همیشه دچار خود سانسوری خواهد بود.


* خدا از آنکه روزهایش بیهوده میگذرد، نمی گذرد.


* بیهوده گفته اند تنها «صداست» که می ماند،


تنها «خداست» که می ماند.


* روزی که خدا همه چیز را قسمت کرد،


خود را به خوبان بخشید.


* برای اثبات کوری کافیست که


انسان چشم های نگران خدا نبیند.


* شکسته های دلت را به بازار خدا ببر،


خدا، خود بهای شکسته دلان است


* به چشم های خود دروغ نگوییم، خدا دیدنی است.


* چشم هایی که خدا را نبینند،


دو گودال مخوفند که بر صورت انسان دهن باز کرده اند.


* امروز از دیروز به مرگ نزدیک تریم به خدا چطور؟


*اگر از خدا بپرسید کیستی؟ در جواب «ما» را معرفی خواهد کرد! ما بهترین معرف خداییم، آیا اگر از ما بپرسند کیستی؟ خدا را معرفی خواهیم کرد؟


* وقتی خدا هست هیچ دلیلی برای ناامیدی نیست.


* آسمان، چشم آبی خداست، نگران همیش? من و تو.


* خداوند سند آسمان را به نام کسانی که در زمین خانه ندارند امضا کرده است.


برگرفته از گلبرگها، نوشته دکتر محمد رضا سنگری


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در سه شنبه 86/9/20 و ساعت 7:52 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()
<   <<   6   7   8   9   10      >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics