سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بارالها ! ... دیده دل هایمان را از آنچه مخالف دوستی توست، کور گردان . [امام سجّاد علیه السلام ـ در دعایش ـ]
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 9
انواع حافظه
حافظه شنیدارى (سمعى)

افرادى که از راه شنیدن و تمرکز شنیدارى به مرحله یادگیرى پایدار مى‏رسند، داراى حافظه شنیدارى‏اند.
این افراد دقیق‏تر از بقیه به صداى‏هاى جهان پیرامون گوش مى‏دهند و تشخیص صداها نیز برایشان آسان‏تر است؛ بدین سبب وقتى کسى که یک یا دو بار با آن‏ها سخن گفته، با آنان ارتباط تلفنى برقرار مى‏کند، بى‏درنگ صدایش را تشخیص مى‏دهند.
اینان همیشه صداها، آهنگ‏ها، اصوات و گفت‏وگوها را با هم مى‏سنجند و یادآور مى‏شوند فلان صدا شبیه فلان چیز است؛ صداى این دو نفر شباهت دارد. این آهنگ را قبلاً شنیده‏ام و چقدر دقیق کپى بردارى شده است.
این افراد در کودکى نیز قابل تشخیص‏اند. آن‏ها در کودکى با صداى بلند سخن مى‏گویند و میزان دقّت و استماع مخاطب برایشان مهم است. حتّى اگر مخاطب به دیدگانشان خیره شود، چنان چه احساس کنند به آن‏ها توجّه ندارد، معترض مى‏شوند؛ سکوت پیشه مى‏سازند یا لب به شکوه مى‏گشایند.و استدلال مخاطب را - به شما مى‏نگریستم و به دقّت گوش مى‏کردم - باور نمى‏کنند.
این دسته از افراد هنگام تدریس معلّم چشم‏ها را مى‏بندند و به جایى خیره مى‏شوند یا سر را پایین مى‏اندازند و به دقّت گوش مى‏دهند. افزون بر این،گاه زیر لب سخنان استاد را تکرار مى‏کنند. گاه معلمان محترم این افراد را به خطا از حالات یاد شده باز مى‏دارند و کردارشان را نشانه بى‏توجهى مى‏پندارند؛ در حالى که این حالات براى این گونه حافظه‏ها جز تمرکز معنایى ندارد.
آهنگ، طنین، سرعت، صلابت و کیفیت صدا براى این افراد بسیار مهم است.
نابینایان بیش از دیگران از این حافظه بهره مى‏برند و در حفیقت فقدان بینایى را با آن جبران مى‏کنند.


نشانگان رفتارى حافظه شنیدارى‏

افرادى که در یادگیرى بیش‏تر از حافظه شنیدارى استفاده مى‏کنند، از نشانه‏هاى رفتارى زیر بهره مى‏برند:
1. بیش‏تر به واژه‏هاى سمعى تکیه دارند.
2. اغلب هنگام فکر کردن به اطراف خود مى‏نگرند.
3. پر طنین صحبت مى‏کنند و گاه بیانشان بر حرکاتشان غلبه دارد.
4. معمولاً دست خود را تا نیمه کمر بالا مى‏آورند و با آن ژست مى‏گیرند.(6)
5. عموماً بیش از دیگران، مى‏پرسند.
6. وقتى مخاطب قرار مى‏گیرند، به نقطه‏اى خیره مى‏شوند و حرکات سر و چهره‏شان علائم پرسش، پذیرش و تایید و تعجب را تداعى مى‏کند.

تکیه‏هاى کلامى‏
این افراد در جملات خویش معمولاً به واژه‏ها و عبارات سمعى بیش‏تر توجّه دارند و از آن‏ها استفاده مى‏کنند؛ براى مثال آن طور که شنیدم، به ذهنم مى‏رسد، درک کردم، فهمیدم، اعلام کردم، شرح دادم، مذاکره کردم، صدا کردم، اعتراض کردم، غرغر کردم، سکوت کردم، کم صحبت کردم و سلیس بود.
ده مرحله براى گوش دادن موثر (حافظه شنیدارى)

نیکولاس، از صاحب نظران یادگیرى و آموزش، براى استماع موثر و بهره صحیح از حافظه شنیدارى 10 مرحله بر مى‏شمارد:
1. در حالى که گوش مى‏دهید، بر یافتن زمینه‏هایى که مورد علاقه شما است و آن‏ها را مفید مى‏یابید، تمرکز کنید.
2.به جاى پرداختن به روش ارائه، با دید پرسشى به محتواى مطلب ارائه شده بنگرید و بیش‏تر درباره‏شان قضاوت کنید.
3. از قضاوت زود رس درباره مطالب بپرهیزید و آن را به تعویق افکنید؛ چنین حالتى باعث مى‏شود تحلیل‏گر باقى بمانید.
4. بر نظرهاى اصلى ارائه شده به وسیله سخنران یا مدرس تمرکز داشته باشید.
5. در گوش دادن انعطاف‏پذیر باشید.
6. در جهت گوش کردن موثر بکوشید و از رمزگذارى ذهنى استفاده کنید.
7. مقاومت در برابر عوامل اخلالگر فیزیکى، روانى و انسانى را از یاد نبرید. هر کدام از این عوامل مى‏توانند حواس شما را مشغول کنند و از صحنه فعال ذهنى شما صحنه‏اى منفعل پدید آورند.
8. در برابر واژه‏ها و اطلاعات جدید به جست‏وجوى معنا بپردازید و ذهن خود را بکاوید. یا آن‏ها را در جایى یادداشت کنید و استمرار استماع موثر را از دست ندهید؛ براى مثال اگر وسط بحث کلماتى مانند پارادایم، لیبرالیسم و هرمنوتیک را ناآشنا یافتید، بهترین راه یادداشت آن‏ها و ادامه دادن به شنیدن فعال است.
9. با آگاهى از جانبدارى‏ها و محدودیت تجارب خویش، فکر خود را بر نظرهاى جدید گشوده نگهدارید و هرگز مطالب را با تعصب کور، یک سویه و جانبدارانه تفسیر نکنید؛ یعنى همیشه منتظر باشید، بعد چه مى‏شود.
10. قبل از استماع سخنرانى یا درس استاد، مدّت آن را دریابید و از نظر روانى، خود را براى شنیدن مطالب در آن مدّت آماده سازید.

شیوه‏هاى استفاده بهتر از حافظه شنیدارى‏
1. از آن‏جا که معمولاً بلند خواندن و گوش دادن به مطالب به یادگیرى مى‏انجامد، بهتر است به جاى بلند خوانى زمزمه خوانى تجربه و جایگزین شود تا با مصرف انرژى کم‏تر اطلاعات بیش‏تر به دست آید. بلند خوانى، افزون بر مزاحمت، به صرف انرژى بسیار و خستگى زود هنگام مى‏انجامد.
2. محیط خلوت، دورى از سر و صداهاى مزاحم و نور کافى و دورى از عوامل باز دارنده بسیار مهم است.
3. بهتر است براى استماع بهتر و جامع‏تر در حد امکان نزدیک استاد نشست.
4. چون اطلاعات به صورت فله‏اى (بسته بندى) وارد مغز مى‏شود، براى آن که منظم (دسته بندى شده) جا یابى و طبقه بندى شوند و یادگیرى پایدارتر گردد، با آنچه شنیده یا خوانده مى‏شود، به صورت پرسشى برخورد گردد.
5. ضبط درس و استماع مجدد آن بسیار مفید است. باز گو کردن همه درس یا مطالب مهم آن به وسیله خود فرد، ضبط آن و سپس گوش سپردن به آن در فواصل زمانى مختلف، به ویژه در دروس نظرى و بالاخص در زبان‏هاى انگلیسى، عربى و قواعد، بسیار سودمند است.

نکات دیگر

1. براى گفت‏وگو با این مخاطبان نباید در تاریکى قرار گرفت.
2. براى این افراد، لب‏هاى گوینده، فیزیک جسمى و تن صداى وى بسیار مهم است.
3. سخنرانانِ داراى قوت کلام، براى این افراد، مطلوبیت بسیار دارند.


شیوه زمان شکن و کاربردى‏

براى این افراد شیوه‏اى بسیار قوى وجود دارد که از دیر باز در حوزه‏هاى علمیه رواج داشته است. این روش که امروزه اصطلاحاً حریف تمرینى یا مباحثه نظرى خوانده مى‏شود، روش بحث و تکرار است. در این باره، عبارت زیر نزد حوزویان شهرت دارد: الدرسُ حرفٌ و التکرار اَلفٌ؛
درس سخنى است و تکرار هزار مرتبه آن را غنى مى‏سازد.
نکته مهم در این روش، استفاده از حریف یا مباحث مناسب است. این فرد نباید، از نظر توان علمى، با شما فاصله بسیار داشته باشد و بهتر است هم سطح یا کمى بهتر شمرده شود؛ چون حریفان و هم بحث‏هاى قوى و مستعد، افراد ناتوان‏تر را ابزار تکرار درس خویش مى‏سازند. هم بحث بسیار ضعیف، انگیزه‏ها را نابود مى‏کند؛ گرچه افراد ناتوان باید براى رشد و ارتقاى خویش هم بحث متوسط برگزینند.

2 - حافظه دیدارى (بصرى)

افرادى که از راه دیدن و تمرکز روى صفحه و تصویر بردارى از مطالب بهتر مى‏آموزند، نگه مى‏دارند، یادآورى مى‏کنند و مطالب را دوباره به صحنه فعال ذهن خود مى‏آورند، از این حافظه برخوردارند. امروزه عقیده بر این است که بیش از 70 درصد آموخته‏ها و تجارب از طریق چشم به دست مى‏آید.
این دسته از افراد جهان را به صورت تصاویر ادراک مى‏کنند(7) و حتّى آدرس‏ها را بر مبناى نشان‏هاى فیزیکى مى‏آموزند؛ براى مثال به یارى نشانه‏هاى ذهنى‏اى که از اماکن اطراف، تابلوها، مغازه‏ها و ادارات مى‏سازند، مکانى خاص را به خاطر مى‏سپارند.
این افراد در کودکى نیز قابل تشخیص‏اند؛ یعنى وقتى تازه زبان مى‏گشایند، هنگام گفت‏وگو با بزرگ‏ترها در چشمان طرف مقابل زُل مى‏زنند. جالب این‏که وقتى طرف صحبتشان به چشم و چهره آن‏ها نمى‏نگرد، با دستان کوچکشان چهره‏اش را سمت خویش مى‏گردانند و مى‏گویند: ببین، ببین! و تا مخاطب نگاهشان نکند، سخن نمى‏گویند. این گروه در دوران تحصیل به چهره استاد بسیار مى‏نگرند و حتّى‏گاه مطالب درس را با حرکات استاد کُد گذارى مى‏کنند و به حافظه مى‏سپارند.
این حافظه به راحتى قابل توسعه است. مى‏توان بیش‏تر مطالب درسى را به یارى تصویر به یاد سپرد و هر صفحه را به صورت تصویرى در حافظه نگهدارى کرد.
بارها اتّفاق افتاده است، هنگام برون آمدن از جلسه امتحان، دیده‏ایم دوستان ما درباره خاستگاه پرسشى خاص گفت‏وگو مى‏کنند؛ براى مثال رضا به على مى‏گوید: سئوال 5 از کجا آمد؟ على نیز اظهار بى‏اطلاعى مى‏کند؛ ولى سعید مى‏گوید: صفحه 80. آن‏ها به صفحه 80 مراجعه مى‏کنند و پرسش و پاسخ را دقیقاً مى‏یابند. شاید خود سعید نیز نداند حافظه بصرى یا دیدارى فوق العاده دارد و اگر آن را تربیت و تقویت کند، در یاد سپارى مطالب توفیق فزون‏تر مى‏یابد.
گروهى از افراد - بى‏آن که بدانند - از این نوع حافظه سود فراوان مى‏برند و فکر خود را خسته نمى‏کنند. یکى از نویسندگان درباره حافظه ابوعلى سینا چنین نگاشته است: وقتى ابن سینا به اصفهان پناه آورد، عالمان از او خواستند نسخه‏اى از کتاب قانون به آن‏ها دهد. شیخ گفت: آن کتاب را نیاورده‏ام؛ ولى صفحه صفحه‏اش را به خاطر دارم.(8) آنگاه قانون را براى علاقه‏مندان باز گفت و آنان به نوشتن پرداختند.

نشانگان رفتارى‏
افرادى که حافظه دیدارى دارند، از ویژگى‏هاى زیر بهره مى‏برند:
1. وقتى صدایى مى‏شنوند، به طرف بالا نگاه مى‏کنند.
2. با سرعت سخن مى‏گویند و آهنگ صداشان بلند است.
3. هنگام صحبت دست‏ها را حرکت مى‏دهند و به طرف بالا مى‏گیرند.
4. به سرعت نفس مى‏کشند.(9)
5. اصطلاحاً تصویرى صحبت مى‏کنند.
6. در به کار بردن تشبیه، تمثیل، تخیل و صحنه‏پردازى مهارت فوق العاده دارند.
آن‏ها علاوه بر این‏که خود را در صحنه مى‏یابند، چنان سخن مى‏گویند که دیگران نیز خود را در صحنه مورد نظر احساس مى‏کنند. اگر داستان مى‏گویند، شنونده را در کوچه پس کوچه‏هاى داستان راه مى‏برند.
7. در نوشتن انشا، نامه، خاطره و... به انعکاس صحنه‏ها، شفاف ساختن فضا و تصویر کردن بسیار گرایش دارند.
8. در چهره‏شناسى بسیار موفقند و گاه فردى را بعد از سال‏ها از طریق چهره مى‏شناسند؛ بى‏آن که نامش را به خاطر آورند.

تکیه‏هاى کلامى‏
این گروه در جملات خویش از واژه‏هاى زیر بسیار بهره مى‏برند:
دیدن، نگاه کردن، منعکس کردن، چشم انداز، هدف، درخشان، شفاف، تصور، ترسیم، انعکاس، عکس، تصویر، مثل، مانند، نور و تابش.

شیوه‏هاى استفاده بهتر از حافظه دیدارى‏
1. تمرکز نگاه بر جملات و پاراگراف‏ها و سپس بستن چشم‏ها و انعکاس مطالب عمده به ذهن و نگاه مجدد به آن‏
2. تلفیق مطالب با تصویرها، شکل‏ها، نمودارها، جدول، نشانه‏ها و شماره‏هاى صفحات‏
3. علامت‏گذارى معنا دار از خط کشى ساده زیر کلمات تا علائم ابتکارى مانند * و...
4. مطالعه و تلاش در احضار صفحه‏اى و پاراگرافى مطالب مطالعه شده بعد از هر پانزده دقیقه‏
در آموزش این افراد نیز باید از کتاب‏هاى داراى نمودار و تصویر و جدول، و نیز اُپک، ویدئو، CD و فیلم‏هاى آموزشى استفاده شود.


3 - حافظه نوشتارى (یدى) و احساسى‏

افرادى که از راه نوشتن و لمس و دسته بندى منطبق بر ذوق خود بهتر یاد مى‏گیرند، از حافظه نوشتارى و احساسى بهره مى‏برند. واکنش فیزیکى این افراد بیش‏تر است و جالب این‏که در زمان تحصیل گاه سخنان معلّم را به صورت جامع و با حداکثر توان یادداشت و نگهدارى مى‏کنند. البتّه تاثیر نوشتار بر یادگیرى بدیهى است و بعضى افراد از این طریق بیش‏تر و کامل‏تر یاد مى‏گیرند. پیامبر اکرم(ص) مى‏فرماید: اَلعِلم وَحْشِىٌ قَیدوُه بِاْلکِتابة؛ دانش سرکش است؛ آن را با نوشتن به بند کشید.

نشانگان رفتارى در حافظه نوشتارى‏
این دسته از افراد غالباً:
1. هنگام اندیشیدن به سمت پایین و راست خود مى‏نگرند.
2. حرکات دست، تغییرات چهره و اعمال جسمانى‏شان بسیار است.
3. صدایى عمیق دارند و کلمات را شمرده بیان مى‏کنند.

تکیه‏هاى کلامى‏
این دسته از افراد عموماً در گفتارشان به واژه‏ها و عبارات زیر توجّه مى‏کنند: نوشتم، دسته بندى کردم، بالا و پایین، پیوند، در دست گرفتن، لذت بردن، احساس کردم، لمس کردم، لغزیدن، اتصال و....

شیوه‏هاى استفاده بهتر از حافظه نوشتارى و احساسى‏
1. این افراد اگر با فنون خلاصه نویسى و چکیده بردارى آشنا شوند، بسیار موفقند.
2. معمولاً توصیه مى‏شود این افراد ابتدا مطالب را مطالعه و علامت گذارى کنند و سپس آن را در قالب‏هاى 13 و 15 و 110 چکیده و خلاصه کنند.
3. عادت کردن این افراد به چکیده منظم و مرتب و دسته بندى شده بسیار مطلوب است.
4. اگر کسى حس کند حافظه نوشتارى‏اش در بعضى از دروس قوى است، حتماً باید با تمرین خلاصه نویسى آن را غنى‏تر سازد و بکوشد مطالب را در قالب‏هاى غیر یکنواخت خلاصه کند. جالب این‏که کم کم خود فرد روش‏هایى ابتکارى به کار مى‏برد.
5. یکى از مسائلى که بسیار تجربه شده، نگاشتن چکیده مباحث هر صفحه در حاشیه آن صفحه است.
6. دانش‏آموزان و دانشجویانى که با آزمون‏هاى چهارجوابى رو به رو مى‏شوند، مى‏توانند، با بهره‏گیرى از روش چکیده دروس، دست کم به حدود 50درصد پرسش‏هاى آزمون دست یابند.
در سال 1373 کار چکیده بردارى با روش نوشتارى جامع را روى کتاب روان‏شناسى تربیتى دکتر على اکبر سیف که از منابع کارشناسى ارشد بود، انجام دادم و از 700 صفحه آن حدود 98 صفحه مطلب خلاصه شده استخراج کردم. هنگام آزمون دریافتم 28 پرسش امتحان در چکیده مطالب نگاشته شده است.


4 - حافظه حسابگرانه، منطقى و استدلالگر

این دسته از افراد اطلاعات آموخته شده را به قالب‏هاى کوچک‏تر تقسیم مى‏کنند. جالب این‏که گاه فقط بخش‏هاى مهم پاسخ پرسش را مى‏آموزند و از مکانیسم درون آمارى بهره مى‏برند. این افراد مطالب تقسیم بندى شده را خیلى بهتر یاد مى‏گیرند و به عملیات مرحله‏اى و فلوچارتى علاقه نشان مى‏دهند.

نشانگان رفتارى در حافظه حسابگرانه‏
1. گفتار این افراد با منطق و استدلال آمیخته است.
2. وقتى به فکر فرو مى‏روند، معمولاً به پایین و یا چپ مى‏نگرند.
3. لحن صداشان آهسته و آرام است و از شیوایى سخن بهره‏مندند.
4. حرکات دست‏شان اندک است.

تکیه‏هاى کلامى‏
این افراد عموماً، در گفتار و نوشتار خویش، به واژه‏هاى زیر بسیار اشاره مى‏کنند:
آموختن، در نظر گرفتن، به ذهن خطور کردن، عمل کردن، آگاه کردن، آگاه بودن، تصور کردن، تشخیص دادن، تصمیم گرفتن، قدردانى کردن، حدس زدن، تجربه کردن، تولید کردن، جدى بودن، فهمیدن و...

شیوه‏هاى استفاده بهتر از حافظه حسابگرانه‏
این گروه باید:
1. مکانیسم یادگیرى خود را بر ریز کردن صحیح مطالب متمرکز سازند.
2. مطالب علمى و قواعد و اصول مختلف را که به صورت انشایى نگاشته شده، به قالب‏هاى عددى و مرحله‏اى تبدیل کنند.
اغلب افراد از هر 4 حافظه یا سیستم یادگیرى بهره مى‏برند(10 )و اصطلاحاً حافظه‏هاى ترکیبى (Compratius Memory) دارند؛ ولى:
1. افراد تنها به یکى از حافظه‏ها بیش‏تر گرایش نشان مى‏دهند.
2. در دروس و مطالب علمى گوناگون معمولاً حافظه سمعى و نوشتارى بیش‏تر خود را مى‏نمایانند؛ براى مثال در دروس نظرى حافظه سمعى و در دروس متریک (ریاضى و هندسه و...) حافظه نوشتارى.
3. خلقت آدمى چنان است که مى‏تواند از همه حافظه‏هاى یاد شده بهره گیرد.
ان شاء اللّه در شماره آینده با ارتباط و کنش‏هاى چهارگانه انسان‏ها در این گستره آشنا خواهیم شد.

پاورقى‏ها:


1. آیین حفظ و تقویت حافظ، محمد حسین حق جو، مرکز فرهنگى انصار المهدى (1377)
2. همان.
3. سیاستگزارى در آموزش و پرورش مقطع دکترى، محمدعلى طوسى.
4. مغز متفکر شیعه، ص 584.
5. آیین حفظ و تقویت حافظ، ص 32 - 33.
6. همان، 83 - 81.
7. کلید طلایى ارتباطات، کریس کول، ترجمه محمد رضا آل یاسین، ص 80.
8. آیین حفظ و تقویت حافظه، ص 208.
9. کلید طلایى ارتباطات، ص 81 - 80.
10. همان، 15 - 16.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در دوشنبه 88/4/15 و ساعت 6:18 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics