اضطراب، در اصل، جزء ساختار شخصیت انسان است و اگر در حد اعتدال باشد، موجب رشد و بالندگى انسان مى شود. اضطراب، موجب احساس مسئولیت، انجام به موقع کارها، عمل به وعده، پیشگیرى از خطرات احتمالى و انجام وظایف فردى و اجتماعى مى شود. اگر اضطراب در ساختار شخصیت نهادینه نشده باشد، ما هیچ گاه براى درمان به پزشک مراجعه نمى کنیم. یک راننده، شب تا صبح، پشت فرمان، بیدار نخواهد بود و ما کارهایمان را به موقع انجام نمى دهیم و خودمان را براى امتحان، آماده نمى کنیم؛ اما گاهى اوقات، عواملى باعث افزایش این اضطراب مى شوند؛ به گونهاى که بر عملکرد انسان، تأثیر منفى مىگذارند و در واقع، مزاحم انجام صحیح کار و تکالیف مى گردند. اضطراب و نگرانى، حتى ممکن است موجب خطرآفرینى براى انسان و دیگران شود. این گونه اضطرابها، در واقع، نوعى بیمارى است و نیاز به درمان دارد؛ اما چه عواملى موجب این نوع اضطراب خطرآفرین و آسیبزا مى شوند؟
عوامل گوناگونى مى توانند موجب اضطراب و نگرانى افراد شوند و هر کس با توجه به شخصیتى که دارد و شرایط زمانى، مکانى، شغلى و میزان آسیب پذیرى و قوت و ضعف دستگاه ایمنى او، ممکن است تحت شرایطى، دچار اضطراب و نگرانى شود؛ در حالى که همین شرایط، براى فرد دیگرى، اضطراب زا نباشند. بنابراین، نمىتوان عوامل اضطراب را دقیقاً مشخص کرد. در تعریف اضطراب نیز چنین آمده است: اضطراب، ترسى است مبهم که عامل آن مشخص نیست. به طور کلى، مى توان گفت که حوادث ناگوار دوران کودکى، حوادث غیرمنتظره فعلى، بیماریهاى صعب العلاج، عدم مهارت کافى براى به عهده گرفتن مسئولیت، عدم مهارتهاى اجتماعى و ارتباطى و به عبارت دیگر، کمرویى، از مهمترین عوامل روانشناختى اضطراب مى باشند. از نظر دینى، ضعف اعتقادات و باورهاى دینى یا ضعف ایمان، گناهانى که فرد مرتکب شده، انجام ندادن تکالیف شرعى و دورى از خداوند و معنویت، مىتوانند زمینه بروز اضطراب را در فرد به وجود آورند. براى مقابله با اضطراب، ابتدا باید ریشه بروز اضطراب را از طریق جلسات روان درمانى، جستجو کرد و سپس به درمان آن پرداخت.
از نظر دینى، تقویت ایمان، اجتناب از گناه، شناخت تکلیف و انجام وظایف دینى، ذکر و یاد خدا، تلاوت قرآن، خواندن دعا با توجه به معانى آن، معاشرت با افراد با تقوا و مؤمنى که از آرامش روانى بالایى برخوردارند و شرکت در مجالس مذهبى، از راههاى مقابله با اضطراب و نگرانى مىباشند. آنچه گفته شد، بیشتر جنبه کلى دارد و درمان اضطراب یا هر بیمارى روانى دیگرى نیاز به جلسات مشاوره حضورى با مشاور روانشناس دارد تا ابتدا مشکل، شناسایى و سپس راههاى مقابله با آن، ارائه شود.
و اما مى گویند یاد خدا آرامشبخش قلبهاست؛ پس چر باا این که سعى مىکنیم از خدا غافل نشویم، آرامش نداریم؛
دلیل این اضطراب، چیست؟
قرآن با وجود این که مؤمنان را به یاد خداوند، دستور مى دهد،1 ولى این کار را در ذکر زبانى خلاصه نمى کند؛ بلکه موارد بسیارى را مى شمارد که هر یک، نمونه روشنى از یاد خداوند محسوب مى شوند. این موارد، عبارتند از:
1. به پا داشتن نمازهاى واجب و مستحب.2
2. به یاد آوردن آفرینش انسان؛ قرآن مردم را دعوت مىکند که خلقت ابتدایى خود را یاد کنند و به یاد آورند که از نطفهاى خُرد خلق شدهاند و به واسطه این یاد - که جلوه اى از قدرت و علم خداوند است - از تکبر و غرور خود بکاهند.3
3. توجه به مرگ و حیات جاویدان آخرت.4
عالمان اخلاق، معتقدند که هیچ موعظهاى براى بیدارى بنده از خواب غفلت، به پاى یاد مرگ نمىرسد.
4. توجه به آمد و رفت روز و شب و خلقت آسمانها و زمین.5
به طور کلى، توجه به آیات و نشانههاى خداوند، وسیلهاى براى یادآورى اسماء و صفات خداوند است و شاید زیباترین و هنرمندانهترین جلوه یاد خدا، در همین مورد باشد.
5. توجه به بهرهمندى از نعمتهاى الهى و توجه به مُنعِم حقیقى.6
6. توجه به وفاق و همدلى در بین مسلمانان؛ محبت قلبى و الفت بین مردم، جلوهاى از یاد خداوند است.7
7. توجه به عهدها و پیمانهاى الهى.8
8. توجه به هدایت پروردگار از طریق فرستادن پیامبران و نازل کردن کتابهاى آسمانى.9
9. توجه به آرامش و امنیت.10
10. مقاومت و ایستادگى در برابر وسوسهها و حیلههاى شیطان.11
11. پرهیز از محّرمات و گناهان.12
12. کسب روزى حلال.13
ترس از خدا و روز قیامت، سبب مىشود که انسان، در معامله و تجارت، از فساد مالى دورى کند.
توجه به این موارد و نظایر آنها، به ما این معرفت و بینش را مىدهد که »یاد خداوند«، لزوماً ذکر لفظى نیست تا منافاتى با کارهاى روزمره داشته باشد؛ بلکه بیشتر، ذکر قلبى مورد نظر است. علاوه بر این، اگر کارهاى روزمره - مانند درس خواندن - با انگیزه الهى همراه باشند، ذکر الله و یاد خداوند محسوب مىشوند.
برنامه عبادى زیر نیز براى یاد خدا، بسیار مؤثر است:
1. مراقبه و محاسبه
. این سه چیز را قبل از انجام هر کارى، مشخص کنید؛ سپس انجام دهید. اصل این توجه و مراقبه، چندین فایده دارد:
1. انسان به حرام نمىافتد و واجبى از او ترک نمىشود.
2. حالت غفلت را از انسان دور مىکند.
3. ترک حرام و فعل واجب، به قصد قربت، خود عبادت به حساب مىآیند؛ مثلاً اگر خوابیدن با این قصد باشد که تجدید نیرو شود تا انسان بتواند عبادت کند، خود عبادت است.
شبها باید به محاسبه اعمال روز بپردازید و ببینید که آیا مراقبه طول روز را خوب انجام دادهاید یا نه. اگر خوب انجام دادید، شکر خداى را به جا آورید و اگر خوب انجام ندادید، علتیابى کنید تا به تدریج، نقصها و علت عدم موفقیت را کشف کنید تا بعد از سالها، به جایى برسید که حتى یک گناه از شما صادر نشود. خلاصه این که باید محور مراقبه و محاسبه شما، انجام واجبات و ترک محرمات باشد.
2. نماز اول وقت
اگر کار مهمترى با نماز اول وقت، در تعارض نباشد، نماز اول وقت را ترک نکنید. اهل بیت علیهمالسلام و عالمان دین، درباره نماز اول وقت، سفارش فراوان کردهاند.
3.
مستحبات نشاط آوردر میان مستحبات - از نمازهاى نافله گرفته تا دعاى کمیل، ندبه و... - فقط آنهایى را انجام دهید که براى شما نشاط آور هستند و از تحمیل مستحبات بر نفس، پرهیز کنید؛
4. توسل به معصومین علیهمالسلام
گاهى به اقتضاى حال و اقبال قلب، به پیشوایان معصوم علیهمالسلام، توسل جویید و توفیق و حاجات خود را از آن معادن کرم بخواهید.
5. با وضو بودن
سعى کنید همیشه باوضو باشید. هنگام شب، قبل از خواب، وضو بگیرید و چنانچه نیمهشب براى کارى برخاستید و خواستید دوباره بخوابید، وضو لازم نیست.
6. زیارت اهل قبور
با زیارت اهل قبور در امورات دنیا تأمل بیشترى کنید تا گذرا بودن دنیا، بیشتر در دلتان جا بیفتد که این امر، بسیار مؤثر است.
1. احزاب، آیه 41.
2. طه، آیه 14.
3. مریم، آیه 67 و واقعه، آیه 63.
4. اعراف، آیه 57.
5. آل عمران، آیه 190.
6. بقره، آیه 40.
7. آل عمران، آیه 103.
8. مائده، آیه 7.
9. مائده، آیه 20؛ بقره، آیه 231.
10. ابراهیم، آیه 6.
11. اعراف، آیه 201.
12. مائده، آیه 91.
13. نور، آیه 37.