سفارش تبلیغ
صبا ویژن
اگر تو به زندگى پشت کرده‏اى و مرگ به تو روى آور است پس چه زود دیدار میسر است . [نهج البلاغه]
امروز: دوشنبه 103 آذر 5

روحیه ،منشأ حالتهای روحی انسان عوامل تضعیف و تخریب روحیه تکنیکهای تقویت، تحول و کنترل روحیه

روحیه، حالتی است که جسم و رفتار انسان را تحت تأثیر قرار میدهد، روان شناسان، انسانها را از جهت روحیهای که دارند به دو دسته تقسیم میکنند: متبسم و عبوس.

انسانهای نوع اول، افرادی هستند که تبسم بر لب داشته و در برخورد با دیگران پیام مثبت ارسال میکنند.

این افراد، به خالق هستی موجودات، مردم، دوستان و بالاخره روی دادهای زندگی خوش بیناند. روحیه خود را مدیریت میکنند. اجازه نمیدهند که بر احساسات آنها مسلط شوند، همواره احساسات خویش را کنترل کرده و در جهت مثبت هدایت میکنند.

این گونه افراد، در ارتباط بین خود و خدای مهربان ممکن است غمگین شده و حتی در مناجات با او ساعتها اشک بریزند، اما هنگامی که با مردم برخورد میکنند همواره لبخند بر لب دارند. سیره عملی پیامبر اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) و حضرت علی(علیهالسلام) چنین بوده است. به مسلمانان نیز توصیه کردها ند که:

مؤمن لبخند بر لب دارد و اندوه را در قلب پنهان میکند.[1]

میکند در پرده دل سیر، دائم آه من تا کسی واقف نگردد از غم جانکاه من

اهل ایمان باید همواره با دیگران با گشاده رویی برخورد کنند.

انسانهای نوع دوم، کسانیاند که همواره چهرهای گرفته و غمگین دارند. از همه چیز نگران بوده و به طور معمول شکوه و شکایت دارند، از روزگار، از مردم حتی گاهی نسبت به خدای مهربان نیز این گونه هستند.

این افراد دارای روحیهای منفی هستند، و دائم پیام منفی ارسال میکنند، امیدی به موفقیت، رشد و توسعه در زندگی خود ندارند.

روحیه، منشأ رفتار انسان است. گرچه گاهی رفتار بر روحیه نیز اثر میگذارد به عنوان مثال؛ هرگاه احساس کردید که روحیه شما افسرده است برای طراوت میتوانی، چند دقیقه در فضای آزاد با قامتی برافراشته، سینهها جلو و گردن کشیده و صاف قدم بزنید، نوع تنفس شما نیز بر روحیهتان مؤثر است، سعی کنید نفس عمیق بکشید بعد از دقایقی خواهید دید که وضع روحی شما تغییر کرده و بهتر شده است.

کسی که روحیه منفی دارد، معمولاً افکار و تصوراتش نیز پریشان است، هدف و برنامهای روشن و مشخص برای زندگی ندارد، زیرا آینده را تاریک و ناکام میبیند.

باید سعی کنیم عوامل افسردگی و ناامیدی روحیه را بشناسیم تا همواره از ورود آنها به زندگی جلوگیری کنیم، برای این منظور با سرچشمه حالتهای روحی انسان آشنا میشویم تا در کنترل و مدیریت روحیه از آگاهی بیشتری برخوردار شویم.


سرچشمه حالتهای روحی

دیل کارنگی: اگر مذهب در نظر ما معنا نداشته باشد، زندگی بیمعنا خواهد شد و این یعنی فاجعه.[2]

منشأ حالتهای روحی انسان منابع مختلفی است از جمله:

1ـ خداوند متعال
ضمیر ناخودآگاه همواره تحت کنترل خدای مهربان است و با او ارتباط دارد. توجهات تشویقی او که با دعای دیگران یا اعمال پسندیده شامل انسان میشود، روحیه را در حالتی شاد، با طراوت و امیدوار به آیندهای موفقیتآمیز قرار میدهد.

بر عکس، گاهی ممکن است افراد بر اثر ارتکاب گناه و یا بیتوجهی در انجام وظیفه از توجهات رحمانی و رحیمی خداوند محروم شوند و خدای مهربان نیز جهت تنبیه، به فرد بیتوجهی شود که این سبب نگرانی، افسردگی و ناامیدی شخص شده و حالتی منفی را بر روحیه او عارض میکند.

2ـ باورها

یکی دیگر از عواملی که در حالتهای روحیه مؤثر است باورهای انسان است، کسی که باورهای مثبت دارد، به آینده امیدوار است و خود را سرشار از نعمت میبیند. دارای روحیهای مثبت است و برای آینده هدفگذاری، برنامهریزی و تلاش میکند. اما کسی که باورها و روحیهای منفی دارد، همواره به خود میگوید: نمیشود، امکان ندارد، شانس ندارم، توان ندارم، نمیگذارند، پول ندارم، لیاقت ندارم و... چنین شخصی امیدی به آینده ندارد.


3
ـ نوع رفتار و اندیشه با دیگران

افکار و رفتار انسان با دیگران به طور یقین در زندگی انسان مؤثر است. کسی که برای دیگران شادمانی، کامیابی و موفقیت آرزو میکند همه عالم برای او نیز چنین آرزویی دارند. به طور یقین، چنین فردی از روحیهای مثبت و با نشاط برخوردار خواهد بود.

شخصی به یکی از پیشوایان دینی عرض کرد: نمیدانم دوست من چه میزان به من علاقهمند است، حضرت فرمودند:

به قلبت مراجعه کن، هر میزان تو به او علاقه داری او هم به همان میزان به شما علاقهمند است.

ملاحظه میفرمایید که برخورد مردم و طبیعت با ما به طور دقیق، واکنش افکار و اعمال و احساسات خود ما است.

از سوی دیگر اگر کسی نسبت به دیگران افکار و اعمال و احساسات منفی داشته باشد واکنش مردم و جهان نیز نسبت به او همین خواهد بود. بنابراین، نوع رفتار، افکار و احساسات ما نسبت به دیگران، روحیه ما را میسازد.


4
ـ وضعیت فیزیولوژیکی

هم چنان که روحیه در رفتار ما مؤثر است، وضعیت جسمانی ما نیز در روحیه مؤثر است، حرکات فیزیکی چون ورزش روحیه انسان را به سوی نشاط و طراوت دگرگون میکند.

کسی که وضع جسمی با نشاطی ندارد، روحیه او نیز با نشاط نخواهد بود، حالت مثبت بدن که منشأ روحیه مثبت است، این گونه است که گردن افراشته و قامت استوار باشد. چنانچه عکس این باشد در روحیه تأثیر منفی میگذارد.

آنچه فرزندان ایران سرافراز را در دفاع هشت ساله در مقابل دشمن تا دندان مسلح، پیروز و موفق کرد، روحیه با نشاط و مثبت آنها بود گرچه از جهت تسلیحات و امکانات، در وضع پایینتری از دشمن بودند.

روحیه مثبت و با نشاط توانست یک ملت با امکانات ناچیز را بر دشمنی که مدرنترین تسلیحات غرب و شرق در اختیار او بود، پیروز و سرافراز گرداند.

در سال 1965 آمریکا، 80000 تن بمب بر فراز ویتنام جنوبی (مناطق تحت اختیار ویت کنگها) و ویتنام شمالی ریخت و بیش از 16 میلیارد و 800 میلیون دلار خرج کرد اما ملت و یتنام تسلیم نشدند و با روحیه بالا به مبارزه ادامه داده و پیروز شدند.[3]

اگر روحیه مثبت نباشد با همه امکانات نمیتوان موفق شد، موتور تلاش و کوشش، روحیه است برای این کار همواره دارای روحیهای مثبت باشیم به شناخت، عوامل تخریب و تضعیف روحیه میپردازیم.


عوامل تضعیف و تخریب روحیه
ما وظیفه داریم عوامل تضعیف روحیه را شناسایی و وجود خود را از آنان پاکسازی کنیم
.

1ـ باورهای منفی و غلط
باورهای منفی روحیه انسان را افسرده میکند. کسی که معتقد است شانس ندارد، این تصور، ارمغانی جز افسردگی روحی برای او نخواهد داشت
.


2
ـ ناامیدی از فضل و رحمت خداوند

کسی که از رحمت بیپایان الهی ناامید شود، بهرهای جز احساس یأس و ناامیدی نخواهد داشت، از این رو خداوند در قرآن میفرماید: از رحمت خدا مأیوس نشوید.[4]

امام علی(علیهالسلام) میفرماید: ناامیدی از رحمت حق صاحب خود را کشته و هلاک کرده است.[5]

ناامیدی روحیه و نشاط برنامهریزی و تلاش را از انسان میگیرد.


3
ـ فقدان خودباوری و اعتماد به نفس

یکی دیگر از عواملی که روحیه انسان را تضعیف و تخریب میکند، این است که ا نسان توانایی و قدرتی را که خدای مهربان به او داده است باور نداشته و از انجام کارهای بزرگ، هراس داشته باشد، انسان بیشهامت، نمیتواند دارای روحیه مثبت باشد.


4
ـ فقدان هدفگذاری و برنامهریزی

چنان چه کسی در زندگی هدف معینی نداشته باشد و بیبرنامه باشد به مرور زمان روحیه مثبت خود را از دست خواهد داد.


5
ـ تحلیل نادرست از رویدادهای زندگی

افرادی که تحلیل نادرستی از رویدادهای زندگی دارند، باید توجه داشته باشند که ما به همه زوایای رویدادهای زندگی آگاه نیستیم، بنابراین اگر رویدادی برخلاف میل ما بود نباید روحیه خود را از دست بدهیم و به منفی بافی بپردازیم، چه این که خداوند در قرآن میفرماید: ای بسا چیزهایی که شما از آنها بیزاری میجویید (خوشایند شما نیست) در حالی که برای شما خیر و برکت است.[6]

در ادامه میفرماید: خدا میداند اما شما از خیر آن آگاه نیستید.


6
ـ صفات ناپسند

روان شناسان به این مطلب پی بردهاند که صفات ناپسندی چون حسد، کینه، بدبینی، ترس، بخل، انتقام جویی مانند آتش، روان انسان را دچار عذاب و نگرانی میکنند، حسد و کینه بیش از آن که برای دیگران زیان داشته باشد، آرامش و نشاط را از خود فرد سلب میکند.


7
ـ قطع رابطه با خدای مهربان

خداوند مرکز نشاط و آرامش بینهایت است، کسی که با او قطع رابطه کند به طور یقین آرامش و نشاط را از دست خواهد داد و روحیه منفی و افسردهای خواهد داشت.


8
ـ کاربرد عبارتهای منفی

استفاده از کلمات و واژگان منفی چون، نمیشود، نمیگذارند، نمیتوانم، امکان ندارد، شانس ندارم، خدا به ما بیتوجه است و... چون سمی خطرناک روحیه را افسرده و تضعیف میکنند.


9
ـ معاشرت با افراد منفینگر و بدبین

یکی از عوامل تخریب روحیه، نشست و برخاست با افراد بدبین است، از آنجا که این افراد دارای روحیهای منفی هستند دائما به دیگران هم پیام منفی داده و آثار و حالتهای روحی خود را به آنها منتقل میکنند در نتیجه روحیه همنشینان آنان پس از مدتی نگران، افسرده و منفینگر خواهد شد.


10
ـ غم و اندوه منفی

غم و اندوه دو نوع است. یک نوع غم و اندوهی که برای کمبودهای معنوی در مناجات با خدای مهربان به انسان دست میدهد و احساس میکند که چه فاصله طولانی بین او و افراد توسعه یافته و عاشق خدا وجود دارد. این غم و اندوه، مثبت و سازنده است. زیرا مقدمات رشد و کمال شخص را فراهم میکند.

اما نوع دوم غم و اندوه برای مادیات و زندگی دنیوی است که نه تنها رشد و کمالی برای انسان نمیآورد، بلکه موجبات تحلیل قوای جسمی و روحی را نیز فراهم میکند.

حضرت علی(علیهالسلام) میفرماید: آنچه که برای مرد ننگ است، غصه است.

بنابراین غم و اندوه منفی انسان را ضایع و روحیه او را تخریب میکند. نگرانی و اندوه برای اهداف و مقاصد مادی علاوه بر عوارض جسمانی آثار روحی زیان باری را در پی خواهد داشت، که سلب آرامش، اضطراب و نگرانی یکی از آنها میباشد.

قسمت دوم مقاله و ذکر منابع در

http://vaghefi.parsiblog.com/793496.htm


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در پنج شنبه 87/10/19 و ساعت 7:6 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics