.......دوستم که در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شده بود ،تا رسیدم شروع کرد به طرح مشکلات این بیمارستان ،بخصوص کمبود شدید امکانات در شهرستانها ،که ذکر آن تکرار مکررات است و جالب بود که اگر بدانید مریض هم اتاقی او را 5 بار سی تی اسکن کرده بودن ولی تا حالا هیچ متخصصی اونو ویزیت نکرده بود ؟!
خیلی وقت بودجهت ملاقاتی بیمارستان نرفته بودم می دونم عیادت از بیمار چقدر خوبه ،حداقل اگر از ثوابش بگذریم ،تذکر خوبیه برای اینکه بدونیم ،بزرگترین نعمت خدا همیشه همراهمونه و قدرشو نمیدونیم ! ،راستش برام دیدن قیافه های منتظر و چشمهای نگران سخته ،و البته محیط دلگیر اون، برام سخته ببینم مریضها، مرتب درد میکشن و این دردها و ناله ها برای پرستار ها و دکترا و بهیارها عادت شده و
چقدر این عادتهای لعنتی دارن زیاد میشن ،البته بگذریم از برخی از عادتها که به آداب تبدیل شدند و بعد هم به رسوم !
.......داشتم برمی گشتم خونه که از رادیو شنیدم یه تمساح 120 سانتی که باعث وحشت اهالی یکی از شهر های استان سیستان و بلوچستان شده بود با تلاش ماموران حفظ محیط زیست به دریاچه ای در همون استان منتقل شد ...