سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از دست دادن فرصت اندوهى گلوگیر است . [نهج البلاغه]
امروز: چهارشنبه 103 آذر 28

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد.
یک روز او با صاحبکار خود موضوع را درمیان گذاشت.
پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند.
صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرف کند ، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد.
سرانجام صاحب کار
 درحالی که با تأسف با این درخواست موافقت میکرد ، از او خواست تا به عنوان آخرین کار ، ساخت خانه ای را به عهده بگیرد.
نجار در حالت رودربایستی ، پذیرفت درحالیکه دلش چندان به این کار راضی نبود.
پذیرفتن ساخت این خانه را برخلاف میل باطنی او صورت گرفته بود.
برای همین به سرعت مواد اولیه نامرغوبی تهیه کرد و به سرعت و بی دقتی ، به ساختن خانه مشغول شد و به زودی و به خاطر رسیدن به استراحت ، کار را تمام کرد.
او صاحب کار را از اتمام کار باخبر کرد.
صاحب کار برای دریافت کلید این آخرین کار به آنجا آمد.
زمان تحویل کلید ، صاحب کار آن را به نجار بازگرداند

و گفت: این خانه هدیه ایست از طرف من به تو به خاطر سالهای همکاری!
نجار ، یکه خورد و بسیار شرمنده شد.  


در اصل ما نیز  زندگیمان را میسازیم.

گاهی ما کمترین توجهی به آنچه که میسازیم نداریم ، پس در اثر یک شوک و اتفاق غیرمترقبه میفهمیم که مجبوریم در همین ساخته ها زندگی کنیم.
اگر چنین تصوری داشته باشید ، تمام سعی خود را برای ایمن کردن شرایط زندگی خود میکنیم. فرصت ها از دست می روند و گاهی بازسازی آنچه ساخته ایم ، ممکن نیست. 
 شما نجار زندگی خود هستید و روزها ، چکشی هستند که بر یک میخ از زندگی شما کوبیده میشود.
یک تخته در آن جای میگیرد و یک دیوار برپا میشود.
مراقب سلامتی خانه ای که برای زندگی خود می سازید باشید.


 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در پنج شنبه 87/8/30 و ساعت 10:36 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()

 

موجیم و وصل ما از خود گذشتن است ساحل بهانه است رفتن رسیدن است

1- اولین گام در موفقیت «خودشناسی» است. ابتدا سعی کنید شناخت درستی از خود و ویژگی های اخلاقی و شخصیتی خود کسب کنید و با توجه به این که هیچ کس کامل نیست، اگر ایرادی یا مشکلی دارید که خود به تنهایی قادر به یافتن راه حل مناسبی برای مقابله با آن نیستید و شخص قابل صلاحیتی برای مشورت ندارید، از مشاوران و متخصصین کمک بخواهید.

2 - این جمله را به خاطر بسپارید و با کوچکترین ناملایمات از تلاش خود دست بر ندارید و به سادگی خود را بازنده تلقی نکنید.

تاریک ترین زمان شب، نزدیک ترین زمان به سپیده صبح است.

3- بدون توجه به نتیجه کار، تمامی نیروی خود را به کار گیرید تا مسئولیتی که به عهده شماست، به بهترین نحو انجام پذیرد. در واقع اولین هدف در انجام وظایفتان باید، داشتن وجدان کاری، دقت و تلاش باشد. با انتخاب این الگو، حتی اگر به موفقیت هم نائل نشوید، وجدانی آسوده خواهید داشت و لطمه ای به اعتماد به نفس  شما وارد نخواهد شد.

4- همیشه هدفمند باشید. اگر خواسته هایتان خیلی دور از دسترس به نظر می آید، برای تحقق آنها برنامه ای چند مرحله ای طراحی کنید. یعنی برای خود اهداف کوتاه مدت انتخاب کنید و مطمئن باشید حتی اگر یک گام کوچک، اما درست بردارید، این گام در دستیابی به اهداف نهایی شما بسیار مؤثر خواهد بود و در واقع، فاصله شما را به هدف دلخواهتان کوتاه تر خواهد کرد.

5- در لحظات سختی که احساس تنهایی و ناامیدی می کنید، به خاطر بیاورید یگانه قادر متعال در کنار شماست.

به خدا توکل کنید، محکم و راسخ گام بردارید و پس از موفقیت شکرگزار باشید.

6- هیچ گاه اجازه ندهید افراد منفی باف با عقاید ناسالم خود، ذهن شما را مسموم کنند. اگر از درستی کاری که قصد انجام آن را دارید، اطمینان حاصل نموده اید، بدون فوت وقت آن را به انجام برسانید و نگذارید کسی به اراده شما خللی وارد کند.

7- از شوخی های توهین آمیز که باعث خدشه دار ساختن شخصیت خودتان یا دیگران می شود، خودداری کنید.

8- توانایی های خود را دست کم نگیرید، استعدادهای خود را باور داشته باشید و مطمئن باشید انسان در فرهنگ مذهبی ما بی جهت «اشرف مخلوقات» نامیده نشده و می تواند با اراده و پشتکار، به موفقیت های نامحدودی دست یابد.

9- در لحظات سختی و پریشانی، دقایقی را با خود خلوت کنید و سعی کنید عوامل مولد نگرانی تان را پیدا کرده و درصدد رفع آن عوامل برآیید. اجازه ندهید افکار منفی به ذهن تان هجوم بیاورد. خود را دلداری بدهید و تصمیم بگیرید تلاش های خود را از سر بگیرید.

10- نسبت به کودکان خود بیش از حد سخت گیر نباشید و با خشونت با آنان رفتار نکنید. سعی کنید بین خودتان و آنان رابطه دوستانه ای برقرار سازید و در صورتی که خطایی انجام می دهند، با تذکرات به جا و دوستانه آنان را متنبه کنید.

 

 ادامه مطلب...

 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در جمعه 87/6/15 و ساعت 3:27 عصر | دوست دارم نظرتونو بدونم()

گاهی ما فکر می‌کنیم برای اینکه بتوانیم آدمی باارزش، موفق و مورد تایید دیگران باشیم باید شرایط خاصی داشته باشیم.  مثلا پول زیاد یا خانه بزرگی داشته باشیم یا دارای تحصیلات عالیه و موقعیت اجتماعی خیلی خوبی باشیم.

در واقع ما برای باارزش‌بودن‌مان شرط و شروط می‌گذاریم و بنابراین تصور می‌کنیم باید بهتر از اینکه هستیم، شویم و جرأت نمی‌کنیم خودمان باشیم اما برای رسیدن به تمام این آرزوها شرط اول این است که خود واقعی‌مان را بشناسیم و تصویر ذهنی غیرواقعی‌مان را اصلاح کنیم. این تصویر تغییر نمی‌کند، مگر با تمرین و تلاش و رسیدن به خودآگاهی و خودشناسی.

· قدم اول: آگاهی از خود

در خود‌شناسی، هدف این است که فرد، خود واقعی‌اش را بشناسد و اولین قدم برای شناخت خود این است که درباره خودش فکر نکند.درست است که در مباحث روان‌شناسی از قدرت تفکر و تاثیر آن در زندگی گفته‌ شده، اما این‌بار راه‌حل قضیه این است که برای چند لحظه هم که شده، فکر نکنید. هر فردی یک کلیشه و تصویر ذهنی از خودش دارد که بر اثر تفکر، قضاوت‌ها و پیش‌داوری‌های فردی ایجاد شده است.

انسان خودش را دوست دارد و یک تصویر دوست‌داشتنی از خودش دارد. گاهی این دوست‌داشتن و علاقه به خود موجب می‌شود تصویری بهتر از آنچه واقعا هست از خودش داشته باشد. حتی گاهی پیش می‌آید که رفتارهای نادرست خودش را هم توجیه می‌کند.
برای شناخت بیشتر خود و رسیدن به خودآگاهی کافی است بدون اینکه داوری و قضاوت کنید فقط خودتان را مشاهده کنید.

برای خودشناسی و خودآگاهی و رسیدن به ادراک واقع‌بینانه، مشاهده محض بدون داوری و تفسیر لازم است.

در پایان هر روز زمانی را به این کار اختصاص دهید و مشاهده کنید و ببینید از صبح تا شب چه کرده‌اید. فراموش نکنید روش و ابزار مشاهده و ادراک، دیدن، شنیدن، بوییدن و لمس‌کردن است، نه فکرکردن. شاید باور نکنید اما اگر فقط یک هفته به خودتان نگاه کنید و رفتار و گفتارتان را ببینید و بشنوید، بدون اینکه فکر کرده، قضاوت یا پیشداوری کنید چیزهایی درباره خودتان کشف می‌کنید که تا به حال از آن آگاه نبوده‌اید.

· قدم دوم: بیان خود، بیان انگیزه‌ها و اهداف

دومین قدم برای رسیدن به خودآگاهی، بیان خود و بیان انگیزه‌های شخصی برای خودتان است. ببینید واقعا از زندگی چه می‌خواهید؟ می‌خواهید به چه برسید و هدفتان چیست؟ از خودتان بپرسید: من از زندگی چه می‌خواهم؟. به دنبال جواب بگردید و با صدای بلند به این پرسش پاسخ دهید.

متاسفانه ما گاهی از ترس اینکه شکست بخوریم، با واقعیت روبه‌رو نمی‌شویم. شاید این کار به‌نظر ساده و آسان باشد اما در عمل وقتی می‌خواهید اهداف و انگیزه‌های واقعی‌تان را بیان کنید، متوجه می‌شوید این کار خیلی هم آسان نیست ولی باید آن‌قدر تمرین کنید و آن‌قدر از اهداف و انگیزه‌هایتان بگویید تا خواسته‌ها و اهداف واقعی‌تان را بشناسید و قادر باشید به راحتی و به‌وضوح، آن را بیان کنید

تمرین

شنیده‌اید که هر فرد در درونش سه تا خود دارد؛ یک خود والد، یک خود بالغ و یک کودک درون. انسان اگر بتواند خودش را از کودک و والدش رها کند و به خود بالغش توجه کند، موفق می‌شود خود واقعی‌اش را بشناسد. نیاز به توجه دیگران و مورد تاییدبودن از دید دیگران دستورات خود بالغ است. دفاع‌کردن و توجیه خود را هم کودک درون انجام می‌دهد.

برای اینکه خودتان را بشناسید و بدانید در این لحظه چه فکر می‌کنید و چه می‌خواهید و چه می‌گویید، می‌توانید از یک تمرین ساده شروع کنید. برای انجام این تمرین ابتدا در یک محیط آرام، ساکت و بی سروصدا قرار بگیرید. به اتاقی ساکت و آرام بروید،  چراغ‌ها را خاموش کنیدو به دور از هر سروصدایی باشید. در حالت راحتی بنشینید. چشم‌هایتان را آرام ببندید و خودتان را دقیقا همان‌طور که هستید با همان لباس‌هایی که به تن دارید و با تمام جزئیات تجسم کنید.

بعد شروع کنید از خودتان انتقاد کرده و با باید و نباید با خودتان صحبت کنید. در مرحله بعد، صحنه را تغییر دهید و به‌عنوان کسی که خودش از خودش انتقاد کرده است، پاسخ دهید و از خودتان دفاع کنید. طی تمرین، خودتان را مشاهده کرده و به حالات‌تان توجه کنید. وقتی مورد انتقاد قرار‌می‌گرفتید، چه حسی داشتید؟ خوشحال یا خشمگین بودید؟ آیا به خودتان مسلط بودید؟ شرمسار بودید یا احساس گناه می‌کردید؟

بعد از تمرین، اگر متوجه شدید در زمان انتقاد ناراحت و عصبی می‌شوید و ضربان قلبتان کمی بیشتر می‌شود و عرق می‌کنید و انگشتان‌تان می‌لرزد، این یعنی تحمل انتقاد را ندارید و سعی می‌کنید تصویری از خودتان بسازید که خود واقعی‌تان نیست.

کلام آخر

کلام آخر اینکه درباره خودتان داوری و قضاوت نکنید؛ سعی کنید خودتان را همان‌طور که واقعا هستید، مشاهده کنید و بپذیرید. در این لحظه همین هستید که هستید. بعد تصمیم بگیرید و بخواهید تغییر کنید. آنچه باید در شما تغییر کند را شناسایی کرده و برای این تغییر، یک روش و رویه انتخاب و مطابق آن عمل کنید.

مبحث فوق از برگرفته از کلاس خود شناسی در یکی از فرهنگسراها است

این متن درباره روشهای هدف گذاری نکات جالبی دارد

http://vaghefi.parsiblog.com/-340142.htm

 

یادش بخیر
 به نظرم رسید مفیده که نوشتم در جمعه 87/1/30 و ساعت 10:19 صبح | دوست دارم نظرتونو بدونم()
<      1   2   3   4   5   >>   >
 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
دعای پولدار شدن
دعا
اصول یادداشت برداری
88/8/8
خود سازی در 6 مرحله
چگونه مسئله حل کنیم ؟
شگفتی های حافظه ( قسمت دوم )
شگفتى‏هاى حافظه ( قسمت اول )
چگونه میتوانید نظر دیگران را در مورد خود تغییر دهید؟
هدف آفرینش انسان
مدیریت استرس در کار و بهبود سلامت روان
چگونه عاشق خدا شویم
تبریک سال نو
شعر زیبا از :عبدالجبار کاکایی
زود قضاوت نکنیم !
[همه عناوین(171)][عناوین آرشیوشده]

Clicky Web Analytics