امشب سر مهربان نخلى خم شددر كيسه نان بجاى خرما غم شد
در كنج خرابه ها زنى شيون كردهمبازى كودكان كوفه كم شد...
با شورحسينىو صلابت حسنى درسوگ علي مي گرييم.
"دعايتان توشه ي بي برگي ما..."
در اين شب احياء وقتي بر بال فرشتگان نشستيد،
و اگر يادتان بود،
و باران گرفت....
دعايي هم به حال بيابان كنيد...
سلام
.
فك مي كردم واقعا دلداري ولي حيف تو ،هم از دل رفتي؟
يا رضا
خوبي آقا سيد؟
سر نميزنيد ديگه
گاهي يه خونهء سادهء گِلي،
به همه دنيا مي ارزه، مگه نه؟
گاهي وقتا توي قصرم که باشي،
دلت از غُصه مي لرزه، مگه نه؟
حاضري دار و ندارتو بدي،
به جاش از خدا دل خوش بگيري
حاضري زندگيتو بدي اگه،
بتوني با دل عاشق بميري
اين همه دنبال دنيا رفتيمو،
انگاري جاده تمومي نداره
گاهي وقتا که به جايي مي رسيم،
لذتش انگار دَوُومي نداره
کاش يه بار هم که شده تو اين سفر،
دلمون راه و نشونمون بده
مي شه سرنوشت ما اين نباشه،
وسوسه اگه اَمونمون بده
سلام.
خوبيد؟؟
واقعا كه همينطوره كه شما گفتيد.
يه جورايي همهمون به همه اعتماد ميكنيم، جز اون كه بايد!
اما ميدونم كه انقدر خوبه كه با همهي اين بيمهريها، بازم دوستمون داره و بهترين رو واسمون ميخواد....
اميدوارم خودش توفيق پرستش صادقانهاش رو نصيب همهمون كنه....
مطلب خوبي بود... قلمتون پايدار.
پاينده باشيد و سرفراز.
در پناه حق.
***************
چه اوقات سختي كه بر من گذشت!
گواهِ دلِ ريشِ من ، ماه بود...
دمي شك نكرديم به شاهراه ها،
دريغا كه بي راهه ها راه بود!
"خدا را فراموش مكن"